بسم الله الرحمن الرحيم
يا صاحب الزمان (عج) ادرکنی
گزیده سخنراني جناب استاد شيخ علي اكبر تهراني (سخنرانی صوتی و تصویری و لینک دانلود پایین بعد از متن)1
شب جمعه مورخه 03/03/86
به روح محترم چهارده معصوم (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) صلوات اول را بلند بفرستيد.
برای سلامتی وجود مبارک امام زمان (عج) صلوات دوم را بلند بفرستيد.
به روح رهبر انقلاب و براي سلامتي رزمندگان اسلام و پيروزي اسلام صلوات سوم را بلند بفرستيد.
دعای فرج را بخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهمّ کُن لِوَلیّک الحُجَّةِ ابن الحسنِ العَسکری صلواتُکَ عَليهِ و علی آبائِه فی هذِهِ الساعةِ و فی کلِّ الساعَة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دَلیلاً و عيناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتِعَهُ فیها طَويلاً.
انشاءالله وجود مبارك امام زمان (عج) در تمام امور همه ما را ياري بفرمايند، صلوات بلند بفرستيد.
*******
مسئله:
– هرگاه كسي در نماز عمداً يك كلمه از چيزهايي كه واجب است كم كند يا زياد كند، نمازش باطل است.
– اگر در بين نماز بفهمد كه وضو نگرفته يا مثلاً غسل نكرده، بايد نمازش را بشكند، غسل يا وضو را انجام دهد و يا اگر بعد از تمام شدن نمازش بفهمد كه وضو نگرفته و يا غسل بايستي ميكرده و نكرده، بايد وضو و غسل را انجام دهد و دوباره نماز بخواند.
هر کس فهمید به روح محترم محمد (ص) و آل محمد (ص) صلوات بلند بفرستد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد
*******
مقدمه:
امام صادق (ع ) ميفرمايند: بشنويد و پيروي كنيد از كساني كه شما را ميگريانند، ولي پندتان ميدهند. پيروي نكنيد از كساني كه شما را ميخندانند و گولتان ميزند.
يعني ما وقتي وارد مدرسه و دانشگاه ميشويم بايد چيزي ياد بگيريم. در اين جلسات هم كه ميآييم همين طور، بايد چيزي ياد بگيريم. بايد اين هفته بهتر از هفته پيش باشيم.
امام علي (ع) ميفرمايند: بشنو، بفهم، باور كن و بعد به كار ببند.
فرق نميكند چه من و شما، چه آنها كه هزار و چهارصد و اندي سال پيش دور رسول الله (ص) بودند، آنهايي كه براي خدا آمدند، براي خدا گوش كردند، براي خدا فهميدند، براي خدا حفظ كردند و براي خدا عمل كردند، شدند سلمان فارسي و ابوذر غفاري. آنهايي كه از روي هواي نفس و بيتفاوت آمدند، شدند معاويه و شمر، شدند كساني كه ضد خدا بودند.
هيچ فرقي نميكند. كسي بهتر از پيغمبر اكرم (ص) نميشود. بعد از بيست و سه سال كه رسالت كرد همان روز كه ايشان از دنيا رفت، همان روز مردم رفتند دنبال هواهاي نفساني و دنيا. (نگذاشتند چند روز ديگر ) چرا ؟ از اول براي خدا نبود.
نشر دين هم هيچ احتياجي به گفتار ندارد. همين كه من، شما و ديگران، هرجا هستيم قوانين دين را عمل ميكنيم، هم داريم خودمان را راهنمايي و هدايت ميكنيم و هم ديگران را.
الآن از قرآن خواندند كه مؤمنين كساني هستند كه براي خدا بلند ميشوند، هجرت ميكنند، جهاد ميكنند با مال و..، ياد اول انقلاب افتادم. اين روزها جشن ميگيرند به نام خرمشهر. هيچ احتياجي به اين حرفها نيست. آن روز همه در هشت سال جنگ براي خدا جنگيدند، هرچه داشتند دادند كه اسلام، قوانين اسلام، احكام و قرآن بماند. اگر ماها از بالا تا پايين، اين احكام، قرآن و سنت را به هم بگوييم و عمل كنيم احتياجي به اين جشنها نيست. اينها يك بازي سياسي است. گول زدن همديگر است. ببينيم اين هشت سال جنگ براي چه بود؟ والله آدم بود كه همه چيزش را فروخت كه بجنگد تا اينكه اسلامش پيروز بشود.
باور يك هزارم يقين است. مؤمن بايد يقين داشته باشد. باور، يعني مثلاً ميپرسم اين آقا چه كاره است؟ شما ميگوييد راننده است. من چون شما را قبول دارم ميگويم راننده است. اما يقين اين است كه ما آنطرف را پشت رُل ببينيم.
در راه اسلام ما بايستي يقين داشته باشيم كه: خدا هست، دستوراتش حق است، گفتارش حق است، مرگ حق است، خدا درتمام امور ماها را ميبيند. همين كه بگوييم اسلام و هر غلطي را به خورد خودمان و مردم بدهيم، نميشود.
مولا علي (ع) ميفرمايند:
سه چيز لازم داريد كه به كمال برسيد:
1- دين فهم شويد. دور اهل بيت بياييد، گفتارشان و احكام قرآن را بنشينيد، ياد بگيريد و حفظ كنيد.
2- زبانتان را حفظ كنيد. نميدانيد زبان چه بلايي به سر انسان در دنيا و آخرت ميآورد. اينقدر اين زبان حفظ نكردن بد است كه رسول الله (ص) در كافي شريف جلد 4 صفحه 14 ميفرمايد:
رسول الله (ص) در كافي شريف جلد 4 صفحه 14 ميفرمايند:
كسي كه بي باك پشت سر مردم حرف ميزند اگر بررسي كني يا از راه زناست يا شركت شيطان. ميپرسند شركت شيطان؟ ميفرمايند: مگر قرآن نخواندي؟
سوره اسراء
آيه 64- كه خدا به شيطان ميفرمايد: شركت كن با مال و اولاد آنها.
زبان را بايستي حفظ كرد. اگر ما آخرت را هم قبول نداشته باشيم، در اين دنيا نميخواهيم راحت زندگي كنيم؟ اينها كه امروز به عنوان شرور و غيره ميگيرند، (خوب هم ميكنند ميگيرندشان) روزي گلسرسبد انسانيت بودند، نبوده كسي به اينها برسد يا خودشان نخواستند بروند تربيت بشوند.
اصل بد نيكو نگردد چون كه بنيادش بد است
اگر انسان برود زير بار تربيت به جايي ميرسد كه جز خدا را نميبيند، راه ميرود خدا را ميبيند، به هرچه بر ميخورد خدا را ميبيند. اما اگر نخواست برود زير بار تربيت، ميگيرند، ميزنند و اعدامش ميكنند.
مولا علي (ع) ميفرمايند: برويد دنبال يادگيري دين اگر چه آخرت را قبول نداشته باشيد.
فكر نكن دروغ گفتي، غيبت كردي، آبروي طرف را ريختي. نه! صدها برابر خودت را بيچاره كردي.
3- زمانتان را بشناسيد. هر ننهقمري بلند شد گفت اسلام، هر غلطي را به خورد شما داد، نميشود.
امام صادق (ع) ميفرمايند: اگر از قول من امام صادق به شما چيزي گفتند قرآن آن را تایيد نكرد، عمل نكنيد. (انجام ندهيد.)
خود خدا ميفرمايد: اي كساني كه ايمان آوردهايد، ايمان بياوريد.
اگر ما دينمان اسلام و كتابمان قرآن است، اين همه اختلاف براي چيه؟
مولا علي (ع) ميفرمايند:
اگر ميخواهي به مقام انساني برسي، سه چيز لازم داري:
1- پندپذيري درون، يعني حرف خوب را در درونت نگه دار. (از هر دلار و طلايي بيشتر قيمت دارد.)
2- پندگوي درون، حالا در گرفتاريها و هر جا خودت با خودت حرف بزن. حالا اگر اين دو كار را كردي،
3- خدا ميفرمايد: ما به تو توفيق ميدهيم. (توفيق الهي)
بشنو و بفهم و باوركن كه بعد عمل كني. اگر ميخواهي به كمال برسي. اگرنه! ميخواهي همينطور يك زندگي كرده باشي و بعد هم قرآن ميگويد كالانعام بل هم اضل.
چرا قرآن ميگويد پستتر؟ چون يك الاغ از زماني كه به دنيا ميآيد تا ميميرد، هيچ خيانتي به كسي نميكند. همهاش خدمت ميكند.
رسول الله محمد بن عبدالله (ص) ميفرمايند:
– بدانيد كه شنواترين گوش آن است كه براي بيداري قلب سخن فرابگيرد.
– بدانيد بيناترين چشم آن است كه در راه خير باز شود، نه در راه اذيت و آزار و آرزوهاي مردم.
– يك نفر نيست كه تا مرگ نرسيده توبه كند و توشهاي براي آخرت بر دارد.
اين حرف دروغ نيست، وقتي پيامبر از دنيا رفت سه نفر ماندند، سلمان فارسي، ابوذر غفاري و مقداد. آمدند به عليبنابيطالب (ع) كمك كردند رسول الله (ص) را شستند. علي (ع) امام است، اما فقط سه تا آدم داشت. در حالي كه بيست و سه سال رسول ا لله (ص) رسالت كرده بودند.
– يك نفر نيست پيش از رسيدن مرگ، سر از خواب غفلت بردارد.
امام صادق (ع) ميفرمايند: اكثر مردم حروف قرآن را حفظ ميكنند، با حدود و احكامش كار ندارند.
شخصي آمد خدمت آقا امام صادق (ع) عرض كرد: آقا من خيلي زحمت ميكشم كه آيات قرآن را حفظ كنم. (مثل همين امروز. اصلاً حفظ قرآن كه براي جايزه است، از اولش باطل است. بايد براي خدا باشد تا جا بيفتد.) در كافي شريف است كه آقا عصباني شدند طوري كه صورتشان قرمز شد، سرشان پايين بود بلند كردند و فرمودند: خدا قرآن را به من و تو ياد بدهد. معاويه هم برادر زن رسول الله (ص) بود هم قرآن ميخواند هم مينوشت. اما بالاترين دشمني كه ضربه به اسلام زد او بود.
مولا علي (ع) ميفرمايند:
– تمايلات و رغبت به دنيا كليد هر رنجي است. دنيا بد نيست. ما اگر از راه درك و معرفت در دنيا كار كنيم، يك ساعت دنيا بيشتر از هزار سال آخرت ارزش دارد.
خود مولا علي (ع) ميفرمايند: “الدنيا مزرعة الآخرة”، يعني در دنيا بكاريد در آخرت برداشت كنيد.
آن دنيايي (كليد هر رنجي است.) كه از صبح با دروغ، دغل، چاپلوسي و فلان کار کنی كه ميخواهي به فلان هدف برسي.
– اندوختن مال بدون رضاي خدا، سبب هر ناراحتي است. وقتي مال را از راه خدا درنياوري و حق خدا را ندهي خودش بدترين بدبختي است. وقتي انسان نرفت زير بار تربيت، نكبتترين نكبتها ميشود. اگر رفت زير بار تربيت، بالاتر از ملائكه ميشود .
– حسادت آفت دين، دنيا و آسايش شماست. كساني كه حسادت دارند دين كه ندارند هيچ، آسايش قلب و آرامش هم ندارند.
اين جمله ها كوچك است اما يك خروار حرف در آن است.
– حرص انسان را به هرگناهي ميكشاند. (الآن در مملكت) نظارتي در كار نيست، هركس ميتواند ميزند و ميبرد.
– ستمكار هميشه هم خود و هم ديگران را نابود ميكند. ستم اين نيست كه در گوش كسي بزني. اينها كه ميتوانند امروز احكام قرآن را بگويند و اخلاق، جوانها را با اين آيات و اخبار درست كنند اما نميكنند، بدترين ستمكار هستند. اينهايي كه زنها را آرايش ميكنند در تلويزيون و جوانها را خراب ميكنند، بدترين ستمكارند. ستمكار آن كسي است كه انسانها را خراب ميكند. قرآن سوره توبه ميفرمايد: يك نفر را كه تو هدايت كني، همه انسان ها را زنده كردي و يك نفر را گمراه كني، همه انسانها را كشتي.
زن سازنده است. اگر اول خودش را، بعد شوهرش را بسازد و يك فرزند صالح تحويل جامعه بدهد، جامعه آقا ميشود. حالا اين زن ميآيد ميشود ارضاء كننده شهوت خلق الله!
– بدترين مردم كساني هستند كه از قرآن، سنت و اخلاق اسلامي كناره گرفتهاند.
رسول الله محمد بن عبدالله (ص) ميفرمايند: پنج كار است كه دو دنياي مردم را نابود كرده:
1- نترسيدن از خدا، وقتي از خدا نترسيدي چشمت و زبانت كنترل ندارد. در اداره هر كاري خواستي ميكني از هر راهي پول در ميآوري، در هر راهي مصرف ميكني. اينها كه ميبيني شرهايي به پا كردند كه بدترين حيوانات هم اين كارها را نميكنند. چرا؟ چون از خدا نميترسند.
2- هر كه به روز قيامت ايمان نداشته باشد، لذا از حرامهاي خدا پرهيز نميكند. همه ترس ما از اين است كه اگر بميريم جهنم برويم. وقتي خدا و جهنم را قبول ندارد، اين هركاري ميكند. انسان فوق اين حرفهاست. وقتي اخلاق و ادب نبود و نخواستي زير بار تربيت بروي همان است.
اصل بد نيكو نگردد چونكه بنيادش بد است
دانايان و اهل معرفت اينجا يك مثل دارند: ميگويند خدا به يك عابدي بچه نميداد. لب رودخانه داشت وضو ميگرفت، يك كلاغ يك موش را گرفته بود بخورد، اين موش از منقار كلاغ افتاد در دامن آقاي عابد. او گفت: خدايا تو كه قدرت داري ميتواني، اين را يك بچه بكن. يكهو ديد كه موش يك دختر بچه شد. (چون موش ماده بود.) بچه را آورد خانه و به زنش داد و گفت: الحمدلله خدا به ما يك بچه داد.
دختر بزرگ شد. بعد گفت: دخترم بيا شوهرت بدهم. دختر گفت: من يك شوهر ميخواهم كه از همه زورمندتر باشد. به خورشيد گفتند: بيا دختر ما را بگير. خورشيد گفت: نه! من در مقابل ابر چيزي نيستم ابر من را ميپوشاند. به ابر گفتند: تو بيا دختر ما را بگير. گفت: من در مقابل باد چيزي نيستم، باد مرا متلاشي ميكند. به باد گفتند: تو بيا دختر ما را بگير. باد گفت: من در مقابل كوه چيزي نيستم، من ميخورم به كوه بر ميگردم. به كوه گفتند: تو بيا دختر ما را بگير. كوه گفت: من در مقابل موش هيچي نيستم. موش ميآيد مرا سوراخ ميكند و لانه ميسازد و بچه ميگذارد. به دختر گفتند: قويتر از همه موش است. دختر گفت: خوب پس دعا كن من دوباره موش بشوم و بروم زن موشه بشوم!
البته اصل بد نيكو نگردد حرف درستي نيست. امروز حيوانات را دارند تربيت ميكنند. اين نميخواهد برود زير بار تربيت.
3- كساني كه به غير خدا اميد ببندند هميشه هم از خدا ناراضياند، هم از مردم، هم از خودشان و هم از زندگي. خودت دستت را بزن به زانويت. بگو خدايا، من انسانم نميخواهم زير بار كسي بروم. به من كار، كسب و پول بده. توكل بر خدا كن و برو جلو.
سلطان پسرش را فرستاد دنبال تجار كه تجارت ياد بگيرد. پسر شب از كاروانسرا بيرون آمد، آنجا روباه شَلي ديد با خود فكر ميكرد اين روباه چهجوري روزي ميخورد كه ديد يك شيري، چيزي شكار كرد و بيشترش را خورد و يك مقدار كمش را هم انداخت براي روباه. پسر سلطان از تجارت دست كشيد و آمد خانه. سلطان گفت: چه شد كه برگشتي؟ پسر گفت: من صحنهاي از قدرت خدا ديدم كه فهميدم همه ما ول معطليم، نبايد بيخود جان بكنيم. ديدم كه روباه شَلي آنجا افتاده بود، شير آمد شكاري كرد و تتمهاش را هم داد به او خورد. سلطان گفت: تو اشتباه فهميدي، من ميخواهم كه تو شير درنده باشي. نميخواهم كه روباه شل باشي. نميخواهم يك روباه شل باشي كه ديگري به تو بدهد بخوري.
4- كساني كه مراقب كردارشان نباشند، كارشان ريا ميشود. الآن سوال را جواب مي دهم كه ما چهكار كنيم بدانيم كارهايمان الهي است.
5- كساني كه توكل بر خدا ندارند از حسادت، بخل و نجاست راحتي ندارند.
ميشود، نشد ندارد. حداكثر دهتا يا بيستتا يا سيصدتا عيب در ما هست، شبهاي جمعه كه ميآييد اينجا، ياالله و ياارحم الراحمين (كه در قرآن آمده و بهترين اسم خداست.) را ميگوييم و دعا مي كنيم، آنهم اين جمعيت و همه جوان.
دو تا ازچيزهايي كه خدا بر خود واجب كرده:
1- دعاهاي دسته جمعي را قبول ميكنيم.
2- عبادتهاي دست جمعي را ما قبول ميكنيم.
شب جمعه شب رحمت خداست. اگر هردفعه يك خصلت بد را بيندازيم بيرون، ظرف شش ماه ميشويم انسان كامل.
چه بكنيم كه بدانيم كارهاي ما خدايي است؟
1- تمام كارهايي كه ما ميكنيم طبق فرموده خدا و سنت باشد، يعني احكام قرآن و سنت رسول الله (ص) و اهل بيتش (ع).
2- از انتقاد مردم ناراحت نشو، از تعريف مردم همه خوشحال نشو. كارهايت را عرضه كن به قرآن، اگر كارهايت قرآني است. خوشحال باش، بگذار پشت سرت حرف بزنند. يك ثواب مفتي ميآيد در نامه اعمالت.
برادر، اگر همه عالم دور ما جمع شدند الله اكبر گفتند، علامت خوبي ما نيست. همه هم جمع شدند از بدي ما گفتند علامت بدي ما نيست. ما خودمان ميدانيم كه چهكاره هستيم. نه تعريف مردم ما را به جايي ميرساند، نه انتقاد. بايد حواسها جمع باشد. اگر همه عالم ازت تعريف كنند، وقتي كارت الهي نباشد از همينجا در جهنمي.
خدا در قرآن ميفرمايد: ابراهيم يك امت بود.
همين طور وجود مبارك مولا علي (ع) يك نفر بود. وقتي رسول الله (ص) از دنيا رفت تنها شد. اما خدا و ملائكه و زمين و زمان ميباليدند به علي (ع). نه! گول نخور.
3- يك مدتي براي خدا داري كار ميكني، يك برنامهاي ميشود يكهو ميبري و ميروي عقب. از اول كارها براي خدا نبود. اگر كار براي خدا باشد، زمين و زمان به هم بخورد، شما قرص سرجايت ايستادي.
وجود مبارك مهدي آل محمد (ص) ميفرمايند: خدايا، به تو پناه ميبرم از كوري بعد از بينايي، از هلاكت بعد از هدايت.
در يكي از جنگها چندتا از منافقين گفتند، ما داد بزنيم كه بگوييم ايها الناس رسول الله (ص) كشته شد. آنهايي كه منافق بودند براي خدا نيامده بودند، فرار كردند و آنها كه براي خدا آمده بودند گفتند كه ما براي رسول الله (ص) نيامده بوديم، براي خدا و دين آمده بوديم.
پس اگر انسان براي يك مسئله ببرد، او اول و آخرش نميتواند دين داشته باشد.
سؤال كردند:
1- ما ميخواهيم خدا را به اين جوانها ثابت كنيم چهجوري ثابت كنيم؟
2- خدايي را كه نديديم چه جوري عبادت كنيم؟
3- قرآن كه شفاي دردهاي درون ماست و كارگشاي دنياي ماست، چرا براي ما نميگويند؟
پاسخ سوال سوم: اين را از خودشان سوال كنيد. درست است قرآن هم شفاي دردها است و هم تمام گرهگشايي كار ما به وسيله قرآن است. عدهاي دوست دارند وقتي صحبت كنند خوب حرف بزنند، به خاطر همين ميرود دنبال نفس و هواي نفس و دنيا و مردم و چون ميخواهد خوب حرف بزند، يك ذره خدا در آن نيست.
امام صادق (ع) ميفرمايند: آنهايي كه ميخواهند خوب حرف بزنند اگر سينه اينها را بشكافي از دوده سياهتر است.
اما يك عده ميخواهند حرفِ خوب بزنند، براي خدا بگويند و مردم را روشن كنند، اگر سينه اينها را بشكافي درونشان از چراغ روشنتر است. (ميخواهند مردم را روشن كنند.)
پس ما بايد حواسمان جمع باشد حرفِ خوب بزنيم، نه خوب حرف بزنيم. تلويزيون نشان ميدهد يك اتاقي پنجاه يا شصت نفر نشستهاند. آن آقا مثلاً درس ميدهد. خود آن آقايي كه درس ميدهد فاسق علني است، حالا شده عارف. نكبت بر آن عرفان و درك و فهم تو، نه با قرآن كار دارد نه با رسول الله (ص)، همين طور چرتوپرت ميگويد.
– خدا را چه جوري ثابت كنيم به ديگران؟
پاسخ : به دوشرط ميشود خدا را ثابت كرد:
1- تو خودت اول قلباً خدا را قبول داشته باشي.
2- طرف مقابلت ديوانه و جاهل نباشد. (با جاهل مباحثه نكن.)
عيسي (ع) ميفرمايند: براي من جابهجا كردن كوه آسانتر است از اينكه بخواهم جاهلي را روشن و درست كنم.
راه ثابت كردن خدا: ببين دو ماه پيش در باغها ميرفتي همه خشك بود الآن همه سبز شده، اين يك مدبر و مربي دارد. در يك زمين صد متري چهار تا آن طرف سيب و اين طرف زرد آلو و چهارتا آن طرف هم آلبالو هر كدام يك رقم ميوه ميدهند، رنگارنگ و خوشمزه. در صورتي كه ريشه درخت را ميكني، گل و خاك است و يك خورده آب و هوا و املاح، درخت اين سه قلم را ميخورد اين ميوهها ميآيند بيرون. (سيب و زردآلو و … ) مگر ميشود بدون مدبر و سازنده؟ اين نشان ميدهد كه مربي و سازندهاي كه به او ميگويند خدا، هست. اين براي اهل معرفت است، آنكه جاهل است بگذار بميرد.
گاو چه ميخورد؟ يك خورده علف، نان خشك و آب ميخورد. شيري كه به ما ميدهد خوشمزه، خوشبو، سفيد و داراي همه رقم ويتامين است. شما اين سوراخهايي كه نوك پستان است فشار بدهيد شير سفيدي ميآيد بيرون، دو سانت بالاتر را ببر، جز خون چيزي نميبيني. اما اين شير ذرهاي بوي خون، علف و پشكل نميدهد. اين يك مربي و مدبر دارد كه حكيم است. اينها تمام علاماتي است كه هم خدا هست و هم شناخته شده است.
يك نفر به من گفت خدا را به من ثابت كن: گفتم امروز من يك اتوبوس ديدم كه بدون شوفر ميرفت. سر چهارراه ميايستاد بعد دوباره راه ميافتاد سر پيچ كه ميرسيد دور ميزد، انسان ميديد بوق ميزد.
طرف گفت: ميخواهي من را خر كني؟
گفتم: اگر باور كني خر هستي! ميگويي نميشود، درست هم ميگويي. پس اين جهان به اين عظيمي يك مدبر ندارد؟
خدايي را كه نميبينيم چطور ستايش كنيم؟ ما حدود هفده يا هجدهتا چيز است كه از صبح تا شب با آن زندگي ميكنيم ولي نميبينيم، اما اگر نباشد ميميريم:
1- قوه جاذبه، اگر نباشد چه كار ميكنيم. آنها كه ميروند فضا چگونه راه ميروند؟ نميتوانند. هر رقم كار را روي زمين با آن ميكنيم، اما آن را نميبينيم.
2- ميدان مغناطيسي، ذراتي كه از خورشيد به طرف زمين ما ميآيند اگر ميدان مغناطيسي نابودشان نكند در ظرف يك روز همه ما را دود ميكنند.
3- خود عقل، كه اگر نداشته باشيم ما را ميبرند ديوانه خانه زنجيرمان ميكنند. نميبينيمش، اما هست، داريم با آن زندگي ميكنيم.
4- حس حسادت، دارد ميكشدت، اما كسي نميبيند همه دردها و مرضها از حسادت است.
5- حس غضب، دارد تو را ميكشد، اما كسي نميبيند.
6- حس باصره چشم، يك حسي است. تا ميبيني خوشت ميآيد، يا بدت ميآيد اما نميبينيش.
7- حس سامعه (گوش)، صدا از هر طرف ميرسد. از بالاست، از پايين است، زيباست يا بدت ميآيد.
8- حس گرسنگي و تشنگي، من دارم از گرسنگي و تشنگي ميميرم، اما تو نميبيني.
9- حس لامسه، دستت را ميمالي به يك جا، نرم باشد، زبر باشد و خشن باشد ميفهمي. ديده نميشود، ولي هست.
10- حس شامعه، بو ميآيد به دماغ شما، خوشبو باشد، خوشت ميآيد. بدبو باشد، بدت ميآيد.
11- حس ذائقه، غذا ميرود توي دهان، خوشمزه باشد، خوشت ميآيد و بدمزه باشد، بدت ميآيد. شما ايستادي من ميگويم طرف به ما غوره داد، شما دهنتان پر آب ميشود، به اين ميگويند حس.
12- حس علاقه، داري براي طرف ميميري، اما نميبينيش.
13- حس ترس، در شما وجود دارد اما نميبينيش. خيلي چيزها در تو هست اما نميبيني.
14- حس غرور، مغروري خودت را از همه چيز بالاتر ميبيني. ميداني، اما ديده نميشود.
15- حس تنفر، از فلاني خيلي بدم ميآيد.
16- حس غم و اندوه، امروز ميگويند: افسرده شدهام. هست اما نميبيني.
پس ما اگر آن جاهل و ديوانه نباشيم، نگاهي به گاو بكنيم چه ميخورد و چي به ما تحويل ميدهد. به درخت نگاه ميكنيم هركدام يك ميوه ميدهد، ميداني مدبري هست.
برادرها بايد سعي كنيم در اين كلاس ها بياييم و كار كنيم و عقلمان را تربيت كنيم.
نودوپنجدرصد اهل جهنم باسوادها هستند، چرا؟
امام باقر (ع) (و همه امامها “ع”) ميفرمايند:
هر كس هر اندازه كه تكبر در او وارد شود به همان اندازه عقل ندارد.
كسي كه با خدا و قرآن كار ندارد، با امام صادق (ع) كار ندارد، كارش تمام شد. چرا؟ چون آن هفته عرض كردم:
1- هر كاري كه اولش با تدبر و پيشبيني و عاقلانه نباشد، نابود است.
2- هر حركتي كه پشتوانه ديني ندارد، نابود است.
3- هر گفتار و گفتگويي كه پشتوانه قرآني و رسول اللهي (ص) ندارد، نابود است.
در آمريكا از لحاظ وسائل دنيا از ما خيلي جلوترند، اما عقل را گذاشتند كنار، درك رفته. چرا؟ ديگر رفتند روي نظر خودشان. مثل بعضي از احمقهاي خودمان! بيچاره، اگر كسي امروز به شما ميگويد سلام عليكم، به خاطر اسلام است. ميداني چرا من عصباني ميشوم؟ براي اينكه ببين قرآن چه ميگويد؟
قرآن سوره سجده
21- بچشانيم البته ايشان را عذاب بد (و عذاب بدتر از بد. آنها را در همين دنيا گرفتار بلاها، مرضها، قحطي و جنگ ميكنيم، تا اينكه تكان بخورند.)
22- كيست ستمكارتر از آن كه پند داده شد به آيات پروردگار و اعراض كرد و روي برگرداند؟ البته ما ازگنهكاران انتقام ميكشيم. البته پروردگار تو حكم ميكند ميان مردم در قيامت كه در دنيا چه اختلافهايي كرديد. (بدترين مردم اينها هستند. وقتي ميگوييم قرآن، خدا صحبت ميكند.)
نتيجهاش چه ميشود؟
امام صادق (ع) ميفرمايند:
– مبادا با اهل باطل به ستيزه جويي برخيزيد. با كساني كه اهل باطلاند درك ندارند، جنگ و جدال نكنيد. تا ديدي با دينت ور ميرود، بگو خداحافظ شما.
قرآن ميگويد: علامت مؤمن این است كه وقتي جاهل و نادان به اينها برميخورد، او زشت ميگويد، اين با زيبايي ميگويد سلامعليكم بعد هم خداحافظ.
– بر شما باد به هدايت مردم شايسته.
(بعد امام “ع” علامات شايستگان را ميگويند:) كساني كه :
1- باوقار هستند.
2- آرامش دارند.
3- بردبارند. ( يعني صبر ميكنند در راه خدا.)
4- فروتناند. (هر چه علم و دركشان زياد ميشود، افتادهترند.)
5- پارسا هستند. ( قرص و محكماند.)
6- از حرام ها فرار ميكند.
7- راستي در زندگي دارند.
8- با وفا هستند.
9- كوشش دارند براي خدا.
چرا؟ اگر شما نكنيد به مقام و عظمت شايستگان پيش از خود نميرسيد. ميبينم بعضي رؤسا در اين شهرها ميروند ميگويند كه اين شهر فلان دانشمند را داشته، خوب شما چه كرديد؟ مردم كه قرآن يادشان رفته با شما، اسم قرآن كه ميآيد رم ميكنيد.
كساني كه نميتوانند بيايند در خانه خدا علتش اين است: خود قرآن ميفرمايد: بدانيد، هروقت خداوند خير بندهاي را خواست، سينه او را ميگشايد (باز ميكند) براي پذيرش اسلام، و چون اين مرحمت را خدا بر او كرد زبانش باز ميشود به گفتن حق و دلبستگي به آن پيدا ميكند و خود عمل ميكند. وقتي خدا اين كار را براي او فراهم كرد، ميشود مؤمن. اگر بميرد، آن طرف بهشت منتظر او است.
هرگاه خدا خير بندهاي را نخواهد او را به خودش واميگذارد (ولش ميكند) و سينه اش گرفته و پريشان ميگردد. اگر سخني از حق بگويد دروغ ميگويد، دلبستگي به او ندارد. چون اينطور شد، منافق است و بيدين از دنيا ميرود و در پستترين جاي جهنم جايش است.
پس از خدا بترسيد و از وي بخواهيد تا سينههاي شما را بگشايد براي اسلام.
كسي كه باد آوردي، اسم رسول الله (ص) و قرآن را نميآوري، با امام صادق (ع) كاري نداري، بدان سينهات خفه شده. يكي از علامات آنها كه از قرآن كنار كشيدند، اين است كه خدا سينهشان را ميبندد.
وقتي رسول الله (ص) به معراج رفته بودند در آن شب خداي عظيم الشأن فرمود: يامحمد (ص) يا رسول الله (ص) تو در روي زمين چه كسي را دوست داري؟ فرمود: آن كسي را كه شما دوست ميداري. خدا فرمود: يا رسول الله (ص) من روي زمين علي (ع) را دوست دارم و رسول الله (ص) هم فرمود: من هم علي (ع) را دوست دارم. بعد خدا فرمود: يا رسول الله (ص)، كسي مرا نشناخت جز تو و علي (ع)، و كسي تو را نشناخت جز من و علي (ع) و كسي علي (ع) را نشناخت جز من و تو.
– خيلي معرفت ميخواهد كسي علي (ع) را بشناسد و ازش حرف بزند.
– خيلي معرفت ميخواهد كه كسي خدا را بشناسد و از قرآنش بگويد.
– خيلي معرفت ميخواهد كسي رسول الله (ص) را بشناسد و از رسول الله (ص) بگويد.
اينها كه نميتوانند بگويند بيچارهاند. بيچاره هم آن سواد است. بيشتر اينها آن زمان كه الف و ب بلد نبودند بهشتي بودند، حالا جهنمي هستند. لباس عزت هم از تنشان كنده شده است.
انسان تا زماني عزيز است كه خدا او را عزيز بدارد. خدا هم كسي را عزيز ميدارد كه متكبر نيست.
خدا قسم ميخورد به عزت و عظمت و جلالم كه متكبرين را تا زمين هفتم پایين ميبرم و متواضعين را تا آسمان هفتم بالا ميبرم.
خدا ميفرمايد: و تعز من تشاء و تضل من تشاء بيدك الخير انك علي كل شيء قدير، يعني عزيز ميكنم من، هركس كه عزتش را بخواهم. ذليل ميكنم من، هركس ذلتش را بخواهم.
اين بازيهاي دنيا چهار روز است. اگر جنبه نداشتي روزي ميآيد بزني در سرت كه اي واي چرا ما بدبخت شديم. علم و پولِ بدون خدا يكصدمِ آقايي دنياست، نودونهتايش حلم است.
آن هفته خدمتتان عرض كردم:
شيطان به پنج علت بدبخت شد :
1- اقرار به گناه نكرد.
2- از كرده خويش پشيمان نشد.
3- خود را ملامت نكرد.
4- تصميم به توبه نگرفت.
5- از رحمت خدا نااميد شد و بيچاره شد.
اما آدم پدر ما به پنج علت آقا شد:
1- اقرار به گناه كرد.
2- از كرده خويش پشيمان شد.
3- خود را سرزنش كرد.
4- تعجيل در توبه كرد.
5- اميد به رحمت خدا داشت و آقا شد.
در كافي شريف است كه خدا ميفرمايد: از كارهايي كه من دوست دارم اعتراف به گناه است، همان كه پشيمان شدي ما تو را آمرزيديم.
هر كس در هر مقامي هست اگر بخواهد آبرو داشته باشد، صدقه سر قرآن و رسول الله (ص) است. بايد دربست نوكر خدا، قرآن، رسول الله (ص)، اهل بيت (ع) و نوكر و جيره خوار مهدي آل محمد (ص) باشد. جز اين باشد خودتان را خسته كردهايد.
سوره احزاب
41- اي مؤمنين ياد كنيد خدا، را يادي بسيار.
42- و تسبيح كنيد خدا را صبح روشن و شام تاريك (آنجا كه ميگويد ياد كنيد خدا را بسيار، يعني هر كجا تكبر، منيت و خودپسندي آمد، ردش كن. توي يك غاري جنابعالي عابد باشي، ارزش ندارد. بشنو و بفهم و باور كن بعد به كار ببند. آنجا كه غضب ميآيد، پول و ثروت ميآيد، بگو قرآن اين را ميفرمايد وقتي گفتي قرآن ميفرمايد، طرف ميخرد غير از اين باشد، بخاري است رفته بيرون. ميگويي نه! بعد از هر سخنراني مال هركي ميخواهد باشد بپرس ببين از هزارتا يكي ميتواند يك كلمه از حرفها را بگويد؟ اما وقتي از خدا گفتي، براي خدا گفتي، تا قيامت خود خدا پشت اين كلمه است.)
42- اوست خدايي كه رحمت ميفرستد…
صبحها خودتان را اللهگونه كنيد.
صبح بلند شو نمازت را بخوان.
1- سي و چهار بار “الله اكبر”، سي و سه بار “الحمدلله” و سي و سه بار “سبحان الله” را بگو.
2- بعد دوازده بار “قل هو الله” را بگو و دور خودت فوت كن.
3- بعد هفت بار “بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم” را بخوان.
4- سرت را بگذار روي مهر هفت بار شكراً لله بگو.
5- بعد بگو خدايا دست مرا بگير، از شر شيطان، شهوت، دوست بد و… مرا حفظ كن. تمام شد. خودت را اللهگونه كردي.
آيه 42- اوست خدايي كه رحمت ميفرستد بر شما و ملائكه درود ميفرستند بر شما، تا مستعد شويد براي ايمان آنگاه بيرون ميآورد شما را از تاريكيهاي كفر و ضلالت به سوي روشني. چون خدا به مؤمنين مهربان است. (خدا دوستتان دارد “الله ولي الذين امنوا يخرجهم من الظلمات الي النور.” هزار بار هم شيطان و نفس و زمان بخواهد شما را به ظلمت بكشاند، نميگذارد. يكي از اسمهاي خدا نور است “والذين كفروا اولياءهم الطاغوت” ول ميكنم كساني را كه دنبال نفساند، دنبال غرورند اصلاً هيچي ندارند.)
44- پذيرايي مؤمنين از طرف خدا، روزي است كه برسند به پيشگاه رحمت او، پذيرايي سلامت كه به سلامت باشد از هر آفت و خطر باشد و آماده كرده است براي ايشان از هر مرد و هر زن نيكوكار.
45- اي پيغمبر ما فرستاديم تو را مژده دهنده به مؤمنين و ترس به مردمي كه عوضي هستند.
46- بخوان اي پيغمبر به سوي خدا، به فرمان او كه چراغي است روشن (ﮔﻔﺘﮥ خدا شيرين و عزيز است. قلبها دست خداست، وقتي شما براي خدا ميگويي خدا قلبها را آماده كرده است. الآن در غرب تهران، اين موقع شب ما تا وسط خيابان جمعيت داريم. من گفتم اين حقير خاك پاي شما هستم، خدا ميداند كه يك سلول بدنم دروغ نميگويد. ما اگر چيزي گيرمان ميآيد صدقه سر شماست. چرا؟ خوبید خدا دستتان را گرفته، آمديد اينجا. )
47- مژده بده مؤمنين را اينكه براي ايشان است از خدا فضل و فضيلتي بزرگ، ما تو را آقا ميكنيم. (برو دادگستري ببين چقدر جرم و جنايت است، برو ببين يك دانهاش از جنس شما هست؟ آنها هم بد نيستند، كسي نيست كه به آنها بگويد. يكي از فضل و عظمت همين است، که در اين دنيا از لجنها كشيدهات بيرون.)
48- پس اطاعت مكن كافران و منافقان را، (كافر شاخ و دم ندارد، كسي كه زير بار قرآن نميرود، حق نميگويد كافر است.) و واگذار ايشان را و توكل كن بر خدا، (اگر تمام قوم و خويشها با تو يك وري شدند، من پشتت هستم. آنكه بعد از مرگ همه را مزد ميدهد منم. در زمان حضرت ابراهيم “ع” همه بت پرست بودند ولي ابراهيم تنها را، خدا از همه خلق برايش بيشتر ارزش قائل بود.)
57- البته آنان كه ميرنجانند خدا و رسول (ص) را لعنت كند خدا آنها را در دنيا و آخرت. (يك لعنت ميداني چند سال زنداني دارد؟)
58- و آنان كه ميرنجانند مؤمنين را (به خاطر دينش، هِي گير ميدهند.)
من بارها گفتم، كسي يك صدم دين داشته باشد، با اين كارها مخالفت نميكند. اگر كسي مخالفت كرد، بدان يك صدم هم دين ندارد. كسي يكصدم قيامت و خدا را قبول داشته باشد، يك صدم آدم باشد، يكصدم مملكتش را دوست داشته باشد، با اين كارها مخالفت نميكند. پس اين كسي كه مخالفت ميكند يك صدم آدم نيست، يك صدم دين ندارد، يكصدم مملكتش را دوست ندارد، يك صدم چيزي نميفهمد.
ادامه آيه 58– و آنان كه ميرنجانند مؤمنان را بدون اذيتي (ما، سي و دو سال است داريم جوان هاي محترم را تربيت ميكنيم، از اين كتابها كه درباره يك عده چاپ ميكنند از ما ميپرسند:
1- اولاً اگر كتاب در مورد كسي مينويسند، چون آن بيچاره مرده. اگر الآن زنده بود، ميگفتند رمال، نادان و بيسواد است.
2- اكثر كتابها را هم چاپ ميكنند كه پارازيت باشد بين شما، تا از اين جلسات ببُريد.
3- ما داريم سالي چندصدتا از آنها خيلي بهترش را تربيت ميكنيم و در مملكت ول ميكنيم.
در جواني پاك بودن شيوه پيغمبري است. جوان از من ميپرسد: آقا به من اضافه مزد ميدهند، بگيرم؟ آقا در اداره چاي را بخورم؟ اينها هزار هزار برابر از آنكه شما ميگوييد برايشان كتاب نوشتهاند، آقاتر و بهترند. اگر اينها نباشند كه مملكت پشت و رو است، دزدها و قاچاقفروشها ميخورند، ميريزند به همديگر و ميرود.
ادامه آيه 58 – و آنان كه ميرنجانند مؤمنان را بدون اذيتي، درحقيقت اينها بت پرستند. (بابا بت خيلي بهتر از اين تلويزيون است. بت چوب است پايش دو روز و دو شب بخواب، ببين تغيير و تحولي در تو ميشود؟)
59- اي پيغمبر بگو زنان و دختران خود را و زنان مؤمنين را كه نزديك كنند روپوشهاي خود را، بپوشانند صورتهاي خود را و جلوه ندهند (زينت نكنند، آرامش داشته باشند.) تا اينها كه جسورند (جوانهاي بد) مزاحمشان نشوند.
من به اين دوستاني كه سعي ميكنند تلويزيون را نجس كنند، زنها را آرايش كنند به عنوان دوست ميگويم:
1- رسول الله (ص) ميفرمايد: زني از خانه بيايد بيرون فقط خودش را خوش بو كند، يكجا ميفرمايد خدا و ملائكه و جايي ديگر ميفرمايد هفتاد هزار ملائكه با خدا اين زن را لعنت ميكنند تا برگردد به خانهاش. (اگر شوهرش هم راضي باشد و تو هم راضي باشي همين كار را با شما ميكنند.)
اين چه مرضي است تو را گرفته؟ با كي لجبازي ميكنيد؟ ميپري در بغل اين و آن! كسي كه بخواهد اين امر را حلال كند، خودش حرام است. كسي كه جملهاي را كه قرآن ميفرمايد قبول نداشته باشد خودش حرام، كافر و نجس است.
وقتي زن اينطور بيرون بيايد، خوب جوان چه كار كند؟
جوانها براي شما بگويم، شما آقاييد، دنبال اين حرفها نباشيد.
ميگويم چه كار كنيد كه از شر اينها راحت باشيد:
1- زياد چيزهاي مقوي نخوريد، دوست داري هرچه بخوري و بعد مؤمن باشي، نميشود.
سه تا شين ما را به جهنم ميكشاند:
1- شكم، وقتی كه به آن رسيدي.
2- شين دوم شهوت بر تو مسلط ميشود. وقتي شهوت را قدرت دادي.
3- شين سوم كه شيطان است هركاري خواست با شما ميكند.
2- خودتان را حفظ كنيد. صبح نمازت را ميخواني دوازده بار سوره توحيد بخوان دورت فوت كن، هفت بار بگو بسم الله الرحمن الرحيم لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم. سرت را بگذار روي مهر بگو كه خدايا، مرا حفظ كن.
3- پولها را جمع كنيد و كمتر در اين اجتماع نجس باشيد.
64- خدا لعنت كرد كافران و آماده كرد براي ايشان آتش افروخته را (كافر شاخ و دم ندارد. كسي كه يك آيه را قبول ندارد، كسي كه زير بار حق نميرود، و كسي كه آيه قرآن نميگويد كافر است.)
65- جاويد باشند در آن آتش هميشه و نيابند دوستي و نه ياوري “من ذا الذي يشفع عنده الا باذنه” ما اجازه نميدهيم كسي بخواهد با اين نجسها رفاقت كند.
66- روزي كه گردانيده شود رويهاي ايشان را در آتش و فراگيرد آتش آنها را گويند اي پروردگار ما، اي كاش ما پيروي ميكرديم رسول خدا را.
67- گويند كفار، اي پروردگار، ما اطاعت كرديم بزرگانمان را (رئيسهايمان، باسوادهايمان، پولدارهايمان را اطاعت كرديم. خيال نكن امروز دورت جمع ميشوند. آن روز ميگويند ما حرف اينها را گوش كرديم، جهنمي شديم.)
68- اي پروردگار ما بده ايشان را دو برابر ما عذاب
آنها كه امروز گول خورده اين و آناند، ميداني چيه؟ عذاب از دو برابر خيلي بيشتر است. مثلاً شما يك سفره در خانهات مياندازي بيست نفر را دعوت ميكني، در اين سفره قرآن، احكام و اخلاق است. به اين بيست نفر هر چه ميدهند، همه را به شما يك نفر ميدهند. مثلاً ده ميليون به هر کدام از آنها ميدهند، به شما تنها بيست تا ده ميليون ميدهند. همين سفره را انداختي يك مشت عرق، شراب، قمار، ياوه سرايي و فيلمهاي بد، به هر كدام ده سال عذاب ميدهند، به تو تنها دويست سال ميدهند.
جوانهاي عزيز به شما سفارشي ميكنم:
با خودتان كاري نكنيد كه شهوت ازتان بيرون بيايد:
1- چشمتان نابينا ميشود. دست و پايتان تشنج ميگيرد، گناه كبيره است.
2- گناهي كه ميكنيد به هيچكس نگوييد. هريك دفعه گناهي كه ميكني به هر كس بگويي، عين همان را پاي شما مينويسند. ميبيني صدتا پاي شما نوشته اند، ميگويي آقا من که يك دفعه خطا كردم. ميگويند به هركس رسيدي گفتي، هم آبروي خودت را بردي، هم او را در گناه تشويق كردي.
3- هردست كه دادي همان دست گرفتي هر نكته كه گفتي همان نكته شنيدي
توقع نداشته باش اگر با دخترها و خواهرهاي مردم بودي، فردا زن خوب گيرت بيايد. توقع نداشته باش، دخترت فردا سالم باشد.
موسي (ع): روي سنگي ايستاده بود و داد ميزد كه مردم، با زن مردم تجاوز نكنيد كه با زنتان تجاوز كنند.
اينها چند سفارش پدرانه هستند:
1- دنبال گناه نرويد.
2- گناه كرديد، به كسي نگوييد.
3- بدانيد، به اين راحتيها نيست كه امروز هركاري خواستيد كرديد. من نميگويم شخصي آمدخدمت رسول الله (ص) و گفت:
شخصي آمد خدمت رسول الله (ص) و گفت:
آقا به من اجازه دهيد من بروم زنا كنم. اصحاب ناراحت شدند. آقا با لب اشاره كرد كه هيچي نگوييد، به اين گفت بنشين، نشست. فرمود بيا جلو ، بيا جلو تا جايي كه زانوي جوان به زانوي پيغمبر چسبيد.
بعد فرمودند: جوان تو دوست داري كسي با مادر و خواهرت زنا كند؟
گفت: نه.
حضرت فرمودند: تو ميخواستي بروي زنا كني، او يا مادر كسي است يا خواهر كسي.
جوان خجالت كشيد و گفت: آقا اشتباه كردم. آقا دربارهاش دعا كرد. در خبر هست كه اين جوان تا آخر عمر به زن نامحرم نگاه نكرد.
ادامه آيه 68– و لعنت كن ايشان را لعنتي بزرگ. (در قرآن هست كه آنطرف همه دشمن همديگرند.)
مولا علي (ع) ميفرمايند: خدايا، به تو پناه ميبرم از روزي كه زن از فرزند و مالش فرار ميكند. خدايا، به تو پناه ميبرم از روزي كه همه از هم فرار ميكنند. خدايا، به تو پناه ميبرم از روزي كه همه دشمن هماند. (امروز زنه هر چه ميگويد مرد ميگويد چشم، فردا زنه فحش ميدهد كه چرا همچون كردي؟ شوهر هم ميگويد خاك بر سر تو ) خدايا، به تو پناه ميبرم از روزي كه هر انساني حاضر است كه هر چه دارد بدهد كه خودش را از جهنم نجات بدهد.
امام رضا (ع) ميفرمايند: در قيامت هابيل از قابيل فرار ميكند، قابيل ميآيد جلو ميگويد برادر، مرا شفاعتم كن. هابيل فرار ميكند كه نسوزد. ابراهيم (ع) از آزر (عمويش است.) فرار ميكند مبادا بسوزد، لوط (ع) از زنش فرار ميكند، نوح (ع) از فرزندش كنعان فرار ميكند.
آنروزها در پيش است و قرآن هم دارد آدرس ميدهد، امروز براي دل خوشي آن قرآن را پشت و رو ميكني؟
فردا مي گويد لعنت بر تو چرا مرا خوارم كردي.
69- اي كساني كه ايمان آورديد، مباشيد مثل آن كساني كه اذيت كردند و رنجاندند موسي را، ولي خدا نجات داد موسي را.
70- اي كساني كه ايمان آوردهايد، بترسيد از خدا و حرفِ درست و الهي بزنيد.
71- تا خدا شما را هدايت كند، (دستتان رابگيرد ) از بدبختيها نجات بدهد. (لذا برادرها بيدار باشيد.)
یک صلوات مردانه بفرستيد. اللهم صل علي محمد و آل محمد
پروردگارا، به خون شهداء قسمت ميدهيم، همه ما را در راه خودت هدايت بفرما.
خدايا، به خون شهداء قسمت ميدهيم، جان امام حسين (ع)، اينها كه با قرآنت بازي ميكند، لجبازي ميكنند، خدا به خون شهداء قسمت ميدهيم، جان امام زمان (عج)، ذليل و نابودشان بگردان.
*************** پايان *****************
آدرس جلسه تهران: کهریزک بلوار بهشتی-انتهای کوچه اداره برق
www.ostadtehrani.com
انشاء الله خداوند توفيق عمل به همه ما عنایت بفرمایند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته