شرح نور
شرح نور

در زير آياتي از قرآن كريم را با توضيحات و تفاسيري از كلام گهربار استاد شيخ علي اكبر تهراني، خدمت شما عزيزان تقديم مي‌كنيم.

بسم الله الرحمن الرحيم
ياصاحب الزمان (عج) ادرکنی

شرح نور

16/02/87

  • سوره جمعه آيه 5: مثل کساني که دانا شدند به علوم تورات ولي عمل به دستورات آن نکردند، همچون خري است که بارش کتاب است.

 ◄ استاد شيخ علي اکبر تهراني: جوان‌هاي عزيز در اين گونه جلسات که احکام قرآن و احاديث ائمه (ع) است شرکت کنيد و دست رفقايتان را هم بگيريد و بياوريد، نترسيد ضرر نمي‌کنيد، درس را هم بهانه نياوريد که آقا ما درس داريم نمي‌توانيم بيائيم هيئت. برادر، ما درسي بالاتر از درس دين نداريم. اگر شما تمام درس‌هاي دنيا را بخواني ولي در کنارش درس دين و اخلاق نباشد، شما در هرکاري که باشي خلافکار مي‌شوي، حالا چه درس حوزه‌اي باشد چه دانشگاهي، اصلا خداي متعال بدترين سرزنش‌ها را در قرآن به باسوادهاي بي‌اخلاق و بي‌عمل کرده.

نمونه‌اش در سوره اعراف‌ آيه 176 به آن بلعم‌‌بن‌باعورا که داراي اسم اعظم بوده ولي تهذيب و تربيت نفس نکرده بود مي‌فرمايد: مثل او مثل سگ است که به او کاري نداشته باشي زبان درمي‌آورد و او را اذيت کني هم زبان درمي‌آورد.

در سوره جمعه آيه 5 هم مي‌فرمايد: مثل کساني که علم دارند و تزکيه و تربيت نفس نکرده‌اند، مثل خري است که بارش کتاب است.

لذا اين درسي را هم که شما در مدرسه مي‌خواني زماني ارزش پيدا مي‌کند که در کنارش علم اخلاق باشد. و گرنه سواد خالي به کسي ارزش نمي‌دهد. شما خيال مي‌کني الآن جنايتي که دارد در دنيا انجام مي‌شود، بي‌سوادها مي‌کنند؟ نه بي‌سواد اگر بخواهد خلاف کند به قول معروف يک آفتابه مي‌دزدد، يا کارهاي جزئي مي‌کند، اما آقاي دکتر که درس خوانده مي‌بيند اين مريض بي‌نوا دارد مي‌ميرد، مي‌گويد اگر پول داري براي عمل جراحي فلان مبلغ را بريز به حساب و اگر نداري بمير! حالا اين آقا درس هم خوانده، دکتر هم هست، همان پول را هم که مي‌گيرد مي‌برد آمريکا يا اروپا دو ماه خرج خوشگذراني مي‌کند! لذا دکتر بودن، مهندس بودن، حتي ملا بودن به انسان ارزش نمي‌دهد و آن چيزي که به اين علم و مدرک ارزش مي‌دهد اخلاقيات و ادب قرآني و تربيت نفس است.

  • سوره قمر آيه 24: و گفتند آيا انساني را که يک نفر مانند خود ماست و بدون جمعيت و حشمت است متابعت کنيم؟

◄استاد شيخ علي اکبر تهراني: خداوند مي‌فرمايد آن زمان مردم دربارۀ پيامبران مي‌گفتند يک آدم معمولي که سواد يا ثروتي ندارد بلند شده و مي‌گويد شراب نخوريد، نماز بخوانيد، به ناموس مردم تعرض نکنيد. آيا ما حرف يک همچين شخصي را که مثل خودمان است قبول کنيم؟ آن روز مردم آن‌طور مي‌گفتند، امروز هم همين‌طور است. يک آقايي رفته است درس خوانده است، حالا چه حوزوي، چه دانشگاهي، يک ساعت مي‌ايستد و ياوه‌سرايي مي‌کند و هرچه نفسش مي‌خواهد و شيطان مي‌خواهد و هرچه دلخواه مستمعين است مي‌گويد و يک آيه يا حديث نمي‌خواند و اسمي از خداوند و ائمه نمي‌آورد که مبادا بگويند قديمي است. در نزد مردم يک همچين شخصي انساني روشنفکر است، اما اگر کسي بيايد که در صحبت هايش آيات قرآن و گفتار ائمه (ع) را بخواند مي‌گويند آدمي قديمي و کم‌سواد است.

  بايگاني  شرح نور

16/12/86

  • سوره ابراهیم آیه 24: آیا نمی‌بینی خدا چگونه مثلی زده است گفتار و کلام پاکیزه را، که مثل آن مانند درخت پاکیزه‌ای است که ریشه آن محکم و استوار گشته است در زمین، و شاخه‌اش کشیده شده تا آسمان.
  • سوره ابراهیم آیه 26: و مثل کلمه و گفتار ناپاک که کلمات کفربار و ناهنجار است، مانند درخت ناپاکی است که ریشه‌اش از زمین کنده گشته و لرزان است، و نیست از برای آن درخت قرار و ثباتی.  

◄استاد شیخ علی اکبر تهرانی:قطرۀ باران اگر به لباس شما ببارد از بین می‌رود و اگر به شیشه پنجره بخورد از خود لکه‌ای به جای می‌گذارد، ولی اگر به دریا ببارد دریا می‌شود. لذا می‌توان گفت كه قطرۀ باران به هرکجا غیر از دریا بخورد یا نابود می‌شود و یا سبب زشتی می‌شود. بدانید گفتار هم اگر از قول خدا و ائمه (ع) نباشد ناپاک است و محکوم به فناست و یا سبب زشتی می‌شود، ولی اگر از قول خدا و قرآن و رسول الله (ص) و ائمه (ع) باشد، این گفتار پاک است و استوار، و هرگز از بین نمی‌رود و برای همیشه ماندگار است و مانند همان قطره‌ای است که وصل به دریا شده و دیگر قطره نیست و دریاست.

25/12/86

  • سوره بقره آیه 251: و اگر نبود اینکه خدا دفع کند بلا را از بعضی مردم به واسطه بعضی دیگر البته فاسد می‌شد زمین، وليکن خدا صاحب فضل است بر جهانیان که دفع فساد می‌کند از ایشان.
  • سوره حج آیه 40: و اگر نبود اینکه خدا دفع نماید بلا را از مردم به واسطه بعضی از مؤمنان، البته ویران می‌گشت صومعه‌ها و کلیساها و معابد و مسجدهایی که در آن یاد خدا می‌شود.

■ امام صادق (ع): هرآینه خدای متعال بلای قطعی را از شهری که در آن هفت مؤمن داشته باشد برطرف می‌نماید. (اصول کافی جلد 3)

◄استاد شیخ علی اکبر تهرانی: خدا به خاطر چند مؤمن یک شهر را حفظ می‌کند. مثلاً یک آقای باغدار در باغش ده‌تا درخت گیلاس دارد و ده‌میلیون‌تا هم علف هرزه دارد. این آقای باغدار آب ساعتی فلان قدر و کود فلان مقدار و چیزهای دیگر را در باغ تهیه می‌کند و یک شخصی را هم باغبان تعیین می‌کند که مراقبت نماید تا آن درختان سالم بمانند، حالا آن ده میلیون علف هرزه هم صدقه سر آن ده درخت میوه، آب و کود می‌خورند و حفظ می‌شوند. حالا خدا هم همین‌طور به خاطر چند مؤمن یک شهر را از بلا حفظ می‌کند و غیر مؤمنین هم صدقه سر این چند مؤمن زنده‌اند و زندگی می‌کنند.

03/01/87

  • سوره قمر آیه 22: ما قرآن را آسان کردیم برای فهمیدن شما، آیا پندگیرنده‌ای هست که از آن عبرت گیرد.

 ◄استاد شیخ علی اکبر تهرانی: اینکه یک عده مقدس احمق این‌گونه القاء می‌کنند که قرآن و کلام ائمه (ع) را هرکسی نمی‌تواند بفهمد و فقط یک عده که رفته‌اند درس خوانده‌اند می‌توانند بفهمند، این حرف غلط است. اصلاً خود خدا می‌فرماید: ما قرآن را طوری بیان کردیم که آسان است و همه آن را می‌فهمند. در منزل مأمون، مأمون همین مسأله را به امام رضا (ع) گفت که یابن‌رسول‌الله (ص) آخر این قرآن را همه نمی‌توانند بفهمند، آقا فرمودند: اشتباه است، قرآن را می‌فهمد نادان، آن‌طوری که شخص دانا می‌فهمد. الآن این حقیر هم سالی حدود هفتاد شب جلسه داریم، شبی ده الی پانزده آیه برای شما از قرآن می‌خوانم، والله از آن بچه چهار پنج ساله، تا پیرمرد هشتاد نود ساله همه می‌فهمند، چون زبان و کلام خداست. چه کسی می‌تواند کلام خدا را نفهمد؟ مگر آنکه پدرش هم نفهم باشد. کلام و گفتار رسول‌الله (ص) و ائمه اطهار (ع) هم به همین شکل است، روان و ساده که همه بفهمند، اصلاً خود رسول اکرم محمدبن‌عبدالله (ص) می‌فرمایند: من و علی (ع) پدران این امت هستیم، حالا چطور می‌شود که ایشان پدر ما باشند و ما فرزند ایشان و بعد ما حرف پدر خود را نفهمیم؟!

07/01/87

  • سوره مریم آیه 76: و خدا زیاد می‌کند هدایت کسانی را که در راه او اقدام کردند.

 ◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: اگر شما از خانه که به سمت این جلسات می‌آیی فقط هدفت رضای خدا باشد، حالا که آمدی چهارتا مطلب از بنده یاد می‌گیری، چهارهزارتا نور حکمت هم خدا در درونت روشن می‌کند، می‌شوی “الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی نور” زیرا قصد شما خدا بوده، خدا هم کارش این است که جهالت‌ها و ظلمت‌ها را از شما بیرون می‌کند و به نور معرفت و حکمت داخلت می‌کند و نتیجه‌اش این می‌شود که شما روز به روز بهتر مطالب را می‌فهمی. لذا وقتی به مولا علی (ع) گفتند: آن یک ساعتی که سر شما روی سینه رسول الله (ص) بود آن حضرت به شما چه می‌گفت؟ حضرت (ع) فرمودند : هزار باب علم به من آموختند که از هرکدامش هزار باب علم تلألؤ می‌کرد.

  • سوره بقره آیه 87: و فرستادیم ما پیغمبران را به سوی مردم، اما هروقت آمد مردم را پیغمبری که امر می‌کرد ایشان را به چیزی که میل نداشت نفس‌های ایشان، تکبر نمودند از قبول اوامر او و گروهی از آن پیغمبران را کشتند و برخی را هم تکذیب نمودند.
  • سوره مائده آیه 70: ما عهد گرفتیم از بنی‌اسرائیل که مطیع دستورات ما باشند و خلاف نکنند و فرستادیم به سوی ایشان رسولانی را، ولی هروقت آمد ایشان را رسولی به آنچه که دوست نداشت نفس‌های ایشان و گفته آن رسولان مطابق میل و هوای نفس ایشان نبود، گروهی از رسولان را تکذیب می‌کردند و گروهی را هم می‌کشتند.

◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: آن چیزی که به تمام انسانیت ارزش می‌دهد، ادب و تربیت نفس و مخالفت با هواهای نفسانی است. زیرا علت اینکه مردم هرعصری مخالف خدا و پیامبرانش شدند، این بود که نفس خودشان را تربیت نکرده بودند. الآن هم همین‌طور است، اگر ما نفس خودمان را تربیت نکرده باشیم، اگر خدمت امام زمان (عج) برسیم می‌بینی در همان حال مخالف امام زمان (عج) می‌شویم، زیرا ایشان آن‌طوری که میل ما می‌خواهد رفتار نمی‌کنند. شما خیال می‌کنی که در عصر علی‌بن‌ابیطالب (ع) با آن عظمت علمی که ایشان داشتند که زبانزد دوست و دشمن بود، چرا مردم به سمت معاویه احمق گرایش کردند؟ علتش این بود که مردم نفسشان را تربیت نکرده بودند، معاویه هم کاری را می‌کرد که دل و نفس ایشان می‌خواست، اما آقا علی (ع) کاری را می‌کردند که خدا دوست داشت، لذا چون نفس‌های مردم تربیت نشده بود، مخالف آن حضرت (ع) شدند و سمت معاویه رفتند.

  • سوره فرقان آیه 23: روزی که اقدام نماییم به بازرسی اعمال بندگان پس آنچه عمل نمودند مجرمان از اعمال نیک بگردانیم آن را مثل ذره‌های غبار در هوا پراکنده.

 ◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: می‌دانی علتش چیست که خدا می‌فرماید اعمال نیک و عبادات این افراد را نابود می‌کند؟ علتش این است که اعمال اینها بر طبق میل و نظر و هواهای نفسانی بوده و کاری به دستور خدا و قرآن و ائمه (ع) نداشتند، لذا عملی که از روی هوای نفس باشد و میل و نظر شخصی، هرچند عبادت هم که باشد، بی‌ارزش و بی‌مغز است، مثلاً شما می‌روی از یک آقایی که گردو فروش است گردو بخری، می‌پرسی دانه‌ای چند است؟ آن آقا من‌باب‌مثل می‌گوید: دانه‌ای صد تومان. شما هم مثلاً می‌گویی من پنجاه‌تا می‌خواهم، به شرطی که اینها را بشکنی و هرکدام که مغز داشته باشد، من پولش را می‌پردازم. حالا ممکن است از پنجاه‌تا چهل‌وپنج‌تایش پوك و بی‌مغز باشد شما پولی بابت آنها نمی‌دهی، حالا خدای عظیم‌الشأن هم اعمالی را از ما قبول می‌کند که بر طبق دستورات او باشد وگرنه عملی که بر طبق هواهای نفسانی باشد، بی‌مغز است و هیچ ارزش و پاداشی ندارد.

  • سوره آل عمران آیه 178: و گمان نکنند آن کسانی که معصیت‌کار و کافرند که مهلت دادیم ما به ایشان و انتقام نکشیدیم از ایشان به خاطر اعمال زشتشان، این مهلت خیر است برای آنها، بلکه ما به آنها مهلت می‌دهیم که بر گناهانشان بیفزایند، پس ناگاه عذاب دردناک ما به آنها خواهد رسید.

◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: اگر دیدی هی گناه می‌کنی و از ناحیه خدا به تو عذاب و سختی نمی‌رسد، خوشحال نباش، بدان که تو را رها کرده‌اند و در مکر خدا قرار گرفته‌ای. زیرا وقتی انسان از خط خدا آمد بیرون، خدا هم وقتی او گناه می‌کند، به جای بلا به او نعمت می‌دهد، ولی یک دفعه او را وارد جهنم می‌کند. مثلاً در دامداری آقای صاحب دامداری دائم به گاوها یا گوسفندان علف می‌خوراند و این گاو و گوسفند‌ها هم با یک ولع اینها را می‌خورند و خوشحال‌اند، ولی دیگر خبر ندارند که هرچقدر بیشتر بخورند زودتر فربه می‌شوند و زیر دست چاقوی قصاب می‌روند.

  • سوره یوسف آیه 111: البته در قصه‌های گذشتگان که برای شما بیان نمودیم، عبرتی است برای صاحبان خرد و نیستند این داستان‌ها دروغین که مایه فریب شما شوند.

◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: قصه‌هایی که ما برای همدیگر می‌گوییم غفلت‌آور و خواب‌کننده است ولی قصه‌های قرآن بیدار‌کننده و هشدار‌دهنده است. خدای متعال حدود سیصد قصه در قرآن بیان فرموده تا ما بیدار شویم مثلاً آنجا که می‌گوید اقوام گذشته را که گناه کردند با یک زلزله نابود کردیم، می‌خواهد به ما بگوید شما هم حواستان باشد که اگر عمل آن گروه را انجام دهید، همان بلا را به شما هم می‌چشانیم.

  • سوره آل عمران آیه 186: البته شما که می‌خواهید در راه ما باشید، خواهید شنید از کسانی که به آنها هم کتاب داده شده و از مشرکان سخنان آزاردهندۀ بسیار، پس اگر صبر کنید بر این آزارها، پس همانا این از بزرگ‌ترین کارهاست.

 ◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: بدان در راه خدا هرچقدر معرفت و ایمانت بالا برود، آزار و اذیت مردم نسبت به تو بیشتر می‌شود، حالا یک عده مقدس مآب از اطرافیان و فامیل و آشنا یک طور به تو نق می‌زنند و از کارهایت ایراد می‌گيرند، یک عده لامذهب هم که اصلاً چیزی از دین نمی‌فهمند یک طور دیگر از تو ایراد می‌گیرند و اذیتت می‌کنند. در یک باغ هم درختی که میوه‌دار نیست و همین‌طور صاف بالا رفته، کسی با آن کاری ندارد، اما درختی که میوه‌دار است اول از دست مردم چوب می‌خورد، بعد لنگه کفش می‌خورد و بعد سنگ، در راه خدا هم همین‌طور است، کسی که با خدا و احکام و دستوراتش کاری ندارد، مثل همان درخت بی‌میوه است و شخص مؤمن فهمیده مثلش مانند درخت میوه‌دار است، لذا از تمام جوانب آزار و اذیت می‌شود.

19/01/87

  • سوره طه آیه 25: حضرت موسی (ع) گفت: بار پروردگارا، به من شرح‌صدری بده و سینه‌ام را گشایش ده تا علوم و معارف تو را بپذیرد.

◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: بعضی افراد تا چهارتا جلسه می‌آیند، یا چهارتا کتاب می‌خوانند، می‌گویند ما دیگر همه چیز را فهمیدیم و لازم نیست جلسه بیايیم! نه برادر، از خدا بخواه که به تو ظرفیتی بدهد که از یادگیری علم الهی سیر نشوی، چون رسول الله (ص) فرموده‌اند: آنچه را که شما می‌دانید در مقابل آنچه نمی‌دانید مانند یک قطره آب است در مقابل دریاها، مثلاً تصور کنید که فقط ده میلیون کتاب در عالم باشد، بهترین خواننده کتاب در تمام عمرش می‌تواند ده‌هزار‌تای آن را بخواند، یعنی یک ‌درصد خواندنی‌های دنیا را، حالا برادر، با خواندن چندتا کتاب باد نیاور که من همه چیز را می‌دانم.

ابوعلی سینا با آن همه علمش در هنگام مرگش گفت من آن‌قدر فهمیدم که نادانم.

ابوریحان بیرونی هم در هنگام مرگش از شخصی درباره یک مساله علمی سوال کرد، آن‌طرف به او گفت الان وقت این سوال‌ها نیست! ابوریحان گفت: من بدانم و بمیرم بهتر است که نادان از دنیا بروم. لذا باید گفت آدم عاقل هیچ وقت از یادگیری علم الهی خسته نمی‌شود.

امام حسین (ع) می‌فرمایند: مثل مومن در یادگیری علوم الهی مانند شخص تشنه سرگردانی است که به دنبال آب می‌گردد، یعنی همان‌طوری که شخص تشنه از آب سیر نمی‌شود، انسان مومن هم از علم و معرفت سیر نمی‌شود. 

من بارها عرض کرده‌ام شما در بیابان که می‌روی نگاه می‌کنی چاله زیاد است، بعضی از این چاله‌ها هنگام بارش باران با یک ربع بارش پر می‌شود، بعضی دیگر با نیم ساعت باریدن پر و لبریز می‌شود و بعضی از چاله‌ها با دو ساعت بارش پر می‌شود، اما دریا هرچه در آن ببارد پر نمی‌شود، بلکه می‌گوید باز هم جا دارم، مومن هم باید در یادگیری علوم الهی و کسب معرفت این‌طور باشد، یعنی به قدری سینه‌اش فراخ و گشاده باشد و شرح‌صدر داشته باشد که هرچه علم و دانش پیدا کرد سیر نشود و باز هم به دنبال علم باشد.

26/01/87

  • سوره طه آیه 88: و بیرون آورد سامری برای مردم مجسمه‌ای از گوساله که صدایش همچون گوساله بود و گفتند به مردم سامری و طرفدارانش این است خدای شما و خدای موسی و فراموش کرد که این خدا را به شما بشناساند موسی.
  • سوره عنکبوت آیه 13: و برمی‌دارند کسانی که مردم را گمراه نمودند بار گناهان خود را و بار گناهان آن کسانی را که گمراهشان کردند علاوه بر بار گناه خود و از گناه آن جاهلان هم چیزی کاسته نمی‌شود.

◄ استاد شیخ علی اکبر تهرانی: هرکس دین جدید و کار بدعت‌آمیزی را اختراع کند که مخالف حکم قرآن و سنت رسول الله (ص) و گفتار اهل بیت (ع) باشد، در ظاهر این عمل برای خودش است، ولی مساله شخص نیست، این شخص پنجاه سال دیگر یک نفر نیست، هزاران نفر است، اگر شما سنگی را در استخر بیندازی محل اصابت سنگ از خود هیجان نشان می‌دهد، ولی در عرض چند ثانیه هیجان تمام استخر را فرا می‌گیرد، حالا کسی هم که کار بدعت‌آمیزی را درست می‌کند اول فقط خودش است ولی بعد از مدتی بر اثر روش و کار غلط او هزاران نفر گمراه می‌شوند، لذا کسانی که کار بدعت‌آمیز و غلط را بین مردم نشر می‌دهند، اگر پشیمان هم شوند و توبه هم کنند، خدا توبه‌شان را قبول نمی‌کند، چون در قرآن آیه است که کسی که یک نفر را گمراه کند، مانند این است که همه انسان‌ها را کشته است. بنابراین کسی که کار بدعت‌آمیزی را در جامعه ترویج می‌دهد، نه تنها توبه‌اش قبول نیست بلکه گناه تمام افرادی که به وسیله او گمراه شده‌اند بر گردن اوست. عرض کرده‌ام یک نفر در یک روز تعطیل یک مهمانی تشکیل می‌دهد و  پنجاه نفر را دعوت می‌کند و در آن میهمانی بساط شراب و قمار و خلاف راه می‌اندازد، بعد وقتی آن جلسه و میهمانی تمام می‌شود هر یک از افرادی که در خانه او خارج می‌شوند من‌باب‌مثل ده سال جهنم برای خود کسب کرده‌اند ولی خود شخص صاحبخانه  پنجاه تا ده سال، یعنی پانصد سال جهنم کسب کرده، چون او پایه‌گذار این مجلس شد. آدم بدعت‌گذار هم که کار خلافی را بین مردم بنا نموده، همین‌طور باید بار گناه افرادی را که گمراهشان نموده بر دوش خود بکشد.

02/02/87

  • سوره انعام آيه 140: حقيقتاً زيان کردند آن کساني که کشتند اولاد خود و خانواده خود را از روي سفاهت و ناداني بدون داشتن علم و دانشي نسبت به کار خود.

◄ استاد شيخ علي اکبر تهراني: اگر به يک آقاي سيگاري بگويي فلان مبلغ را به تو مي‌دهيم به شرطي که هرشب يک قطره از يک زهر خطرناک در غذاي زن و بچه‌ات بريزي تا به تدريج آنها را بکشي او عصباني مي‌شود و به جنگ و دعوا با گوينده اين سخن مي‌رود، اما در واقع خودش در عمل دارد مفت و مجاني بدون اينکه پولي هم دريافت کند، با کشيدن سيگار در خانه ذره ذره هزاران مرض‌هاي گوناگون را وارد بدن خانوده‌اش مي‌کند و باعث مرگ تدريجي آنها مي‌شود. حالا يک وقت زمان قديم بود مردم زيان و ضرر سيگار را نمي‌دانستند، اما امروز علم روز ثابت نموده که در سيگار بيش از صدوسي مرض وجود دارد. لذا شخص سيگاري خواسته يا ناخواسته دارد با اين کارش خانواده‌اش را به کشتن مي‌دهد.

  • سوره نساء آيه 19: بسا چيزي که نفس شما از آن کراهت دارد ولي خدا در آن امر خير زيادي براي شما قرار داده است.

◄ استاد شيخ علي اکبر تهراني: وقتي شما در اين جلسات شرکت مي‌کنيد صحبت‌هاي بنده که از قرآن و احاديث است هيچ کدام موافق نفس شما نيست، بلکه مانند شلاق است که بر سر نفس شما مي‌خورد، زيرا خداي متعال نفس انسان را طوري خلق فرموده که مخالف دستورات اوست. لذا بايد صبر کنيد، چون نتيجه آن خيلي گرانبهاست و آن انسانيت است. اصلاً شما نگاه کن يک تکه آهن در گوشه خيابان افتاده، اگر اين تکه آهن بخواهد نعل اسب و الاغ شود بايد در کوره آتش برود، بعد بايد از دست استاد نعل‌ساز آ‌‌ن‌قدر چکش بخورد تا بشود نعل اسب و الاغ، حالا ما ديگر از يک تکه آهن کمتر نيستيم. البته نفس اماره ما از آهن سخت‌تر و پست‌تر است، براي همين ما بايد با شلاق‌هاي معنوي که گفتار قرآن و ائمه است، نفس را رام کنيم. اگرچه در ظاهر مخالفت با هواي نفس، سخت و کراهت آور است، ولي عاقبتش بسيار خوب است، چون اگر مخالفت نفس کنيم هم در دنيا آقاييم و هم در آخرت به جوار نعمت الهي و بهشت مي‌رسيم.

09/02/87

  • سوره جمعه آيه 5: مثل کساني که دانا شدند به علوم تورات ولي عمل به دستورات آن نکردند، همچون خري است که بارش کتاب است.

 ◄ استاد شيخ علي اکبر تهراني: جوان‌هاي عزيز، در اين گونه جلسات که احکام قرآن و احاديث ائمه (ع) است شرکت کنيد و دست رفقايتان را هم بگيريد و بياوريد، نترسيد ضرر نمي‌کنيد، درس را هم بهانه نياوريد که آقا ما درس داريم نمي‌توانيم بيائيم هيئت. برادر، ما درسي بالاتر از درس دين نداريم. اگر شما تمام درس‌هاي دنيا را بخواني ولي در کنارش درس دين و اخلاق نباشد، شما در هرکاري که باشي خلافکار مي‌شوي، حالا چه درس حوزه‌اي باشد چه دانشگاهي. اصلاً خداي متعال بدترين سرزنش‌ها را در قرآن به باسوادهاي بي‌اخلاق و بي‌عمل کرده.

نمونه‌اش در سوره اعراف‌ آيه 176 به آن بلعم‌‌بن‌باعورا که داراي اسم اعظم بوده ولي تهذيب و تربيت نفس نکرده بود مي‌فرمايد: مثل او مثل سگ است که به او کاري نداشته باشي زبان درمي‌آورد و او را اذيت کني هم زبان درمي‌آورد.

در سوره جمعه آيه 5 هم مي‌فرمايد: مثل کساني که علم دارند و تزکيه و تربيت نفس نکرده‌اند، مثل خري است که بارش کتاب است.

لذا اين درسي را هم که شما در مدرسه مي‌خواني زماني ارزش پيدا مي‌کند که در کنارش علم اخلاق باشد. و گرنه سواد خالي به کسي ارزش نمي‌دهد. شما خيال مي‌کني الآن جنايتي که دارد در دنيا انجام مي‌شود، بي‌سوادها مي‌کنند؟ نه بي‌سواد اگر بخواهد خلاف کند به قول معروف يک آفتابه مي‌دزدد، يا کارهاي جزئي مي‌کند، اما آقاي دکتر که درس خوانده، مي‌بيند اين مريض بي‌نوا دارد مي‌ميرد، مي‌گويد اگر پول داري براي عمل جراحي فلان مبلغ را بريز به حساب و اگر نداري بمير! حالا اين آقا درس هم خوانده، دکتر هم هست، همان پول را هم که مي‌گيرد مي‌برد آمريکا يا اروپا دو ماه خرج خوشگذراني مي‌کند! لذا دکتر بودن، مهندس بودن، حتي ملا بودن به انسان ارزش نمي‌دهد و آن چيزي که به اين علم و مدرک ارزش مي‌دهد اخلاقيات و ادب قرآني و تربيت نفس است.

  • سوره شمس آيه 9 و 10: خداوند پس از نه قسم مي‌فرمايد: در حقيقت رستگار شد آن کسي که نفس خود را تزکيه و تربيت نمود و بي‌بهره و زيانکار شد کسي که نفس خود را تربيت نکرد و در معصيت رها کرد.

◄ استاد شيخ علي اکبر تهراني: جوان‌هاي عزيز، بهترين کاري که شايسته است که شما انجام دهيد شرکت کردن در اين جلسات و يادگيري احکام و اخلاق و دستورات دين است و تزکيه و تربيت نفس است. زيرا اگر شما امروز در عين حالي که درست را هم مي‌خواني آمدي در اين جلسات احکام و اخلاق را فهميدي، خوب و بد را فهميدي، فردا اگر من‌باب‌مثل يک رفيق بد به تورت خورد و خواست سيگار تعارفت کند، شما چون دانا و فهميده شده‌اي سيگار را نمي‌گيري، پس فردايش هم هروئيني نمي‌شوي، بعدش دزد هم نمي‌شوي و خيانتکار نمي‌شوي. اکثر افرادي که در زندگي به بن بست مي‌رسند، حتي با داشتن مدارک علمي بالا مانند يک گرگ مي‌شوند، به خاطر اين است که در جواني‌شان به دنبال يادگيري احکام و اخلاق و تزکيه نفس نرفته‌اند.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
پیمایش به بالا