زعشقت سیـــــنه چاکم من مـــدد یا پیـــر تهرانی
ز رویت شرمنـــــاکم من مــــــــدد یا پیـــــر تهرانی
نه راه از چــــــــاه می دانم نه کوه از کاه می دانم
نوایی دردناکـــــــــم من مــــــــدد یا پیــــــر تهرانی
نظر بر جـــــــان ما افکن که زر ازخــاک می سازی
به پایت مشـــــت خاکم من مـــدد یا پیــــر تهرانی
ببار از رحمـــــتت جانا به جــان من عطشــــــناکم
گدای آب تاکـــــــــــم من مــــــدد یا پیـــــــر تهرانی
در این دوران درد افـــــــــزا که شب بر نور می تازد
بسی اندوهنـــــــاکم من مـــدد یا پیـــــــــر تهرانی
تو که فیضت مسیحا را دم جان بخش می بخشد
به زاری زیرخـــــاکم من مــــــدد یا پیــــــــر تهرانی
زعشقت سیـــــنه چاکم من مـــدد یا پیـــر تهرانی
ز رویت شرمنـــــاکم من مــــــــدد یا پیـــــر تهرانی
نه راه از چــــــــاه می دانم نه کوه از کاه می دانم
نوایی دردناکـــــــــم من مــــــــدد یا پیــــــر تهرانی
نظر بر جـــــــان ما افکن که زر ازخــاک می سازی
به پایت مشـــــت خاکم من مـــدد یا پیــــر تهرانی
ببار از رحمـــــتت جانا به جــان من عطشــــــناکم
گدای آب تاکـــــــــــم من مــــــدد یا پیـــــــر تهرانی
در این دوران درد افـــــــــزا که شب بر نور می تازد
بسی اندوهنـــــــاکم من مـــدد یا پیـــــــــر تهرانی
تو که فیضت مسیحا را دم جان بخش می بخشد
به زاری زیرخـــــاکم من مــــــدد یا پیــــــــر تهرانی

درباره هیئت

سپاس وستایش خداوند را که حکیم است و علیم است و رحیم .
و صلوات و رحمت خداوند بر نیکوترین بنده اش محمد مصطفی (ص) و علی مرتضی(ع) وفاطمه زهرا(س) و اولاد معصوم آنان، تا وجود مبارک بقیة الله الاعظم قائم آل محمد، مهدی صاحب الزمان (عج) از خداوند غفور توفیق یافتیم تا یکی از بندگان مخلص او را بقدر توانمان معرفی کنیم؛ اما چگونه می توان بحر را در کوزه جای داد؟!
عارف ربانی و استاد اخلاق شیخ علی اکبر تهرانی، بزرگ مردی است که در این مقدمه نمی گنجد و معرفی ایشان نیاز به کتابی جداگانه دارد.
اما به اختصار آنچه می توانیم بنویسیم؛ این است که عارف ربانی، استاد اخلاق، شیخ علی اکبر تهرانی در بیست و پنجم اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و شانزده در تهران دیده به جهان گشودند.
خود می فرمایند: «من درشکم مادر بودم می فهمیدم.»
استاد شیخ علی اکبر تهرانی از اوان نوجوانی با کار و زحمت و با اعتقاد به خوردن روزی حلال از دسترنج بازوی خویش، عمر پربرکت خود را به کسب در بازار شروع وتا انتهای زندگی شان نیز ازاین مسیر ارتزاق می نمایند.
حضرت استاد شیخ علی اکبر تهرانی دارای سه فرزند، دو دختر و یک پسر می باشند که همسر ایشان در جوانی فوت نموده است و استاد بعد از ایشان ازدواج ننمود و بار مسئولیت فرزندان را به تنهایی بر دوش گرفته.
حضرت استاد شیخ علی اکبر تهرانی درسال یکهزار و سیصد و پنجاه و پنج، به لطف خدای متعال و باعنایت خاصه ی امام عصر (عج) جلسات درس اصول وعقاید و اخلاق را با نام
“هیئت متوسلین به حضرت علی اکبر(ع)” برقرار و با سیل جوانان مشتاق روز به روز بر جمعیت این جلسه افزوده می شد.
به طوری که بیش از چهل کشور جهان به طور زنده از سایت رسمی ایشان وهم چنین اکثر شهرهای ایران عزیز بیننده و شنونده ی سخنان ایشان در شب های جمعه بودند.
شیخ علی اکبر تهرانی در این جهان پر از کفر و شرک و گناه ، همچون آبی زلال بود که مردگان مانده در جهل را زنده می کند.
او جهاد گری بزرگ بود که بت های نفس را می شکند.
حضرت استاد تهرانی قطعه ای از بهشت بود در ظلمات آخر زمان، چنان در عشق پروردگار عالم غرق بود که نسیم رخسارش جسم و روح انسان را از شربت عشق لبریز می ساخت، باید او را می دیدید و در کنارش می نشستید تا که از نور وجودش، لبریز از عشق به یگانه هستی بی همتا می شدید.
با تمام این اوصاف، شیخ علی اکبر تهرانی خود را نوکر امام زمان (عج) و خاک پای چهارده معصوم(ع) می دانست.
حضرت استاد شیخ علی اکبر تهرانی معتقد بود: (( نباید دست روی دست گذاشت تا امام زمان (عج) ظهور فرمایند بلکه باید برای حضرت یاور ساخت )).
حضرت استاد هرگز به خاطر زحمات سنگینی که برای اسلام کشید از کسی مزد نخواست، بلکه همواره تهی دستان و فقیران و یتیمان و بی کسان از خوان نعمت او بهره برده و ارتزاق نمودند.
ایشان بیدار کننده پرهیز کاران بود و سخن حق را بی هیچ ترس و واهمه از کسی بر زبان جاری می کرد.
حضرت استاد تهرانی، مژده دهنده وبیم کننده بود.
هر شب جمعه و همچنین شب های عید و شب های وفات امامان معصوم (ع) و شب های محرم بیش از هزاران نفر دلباخته ی ولایت، در منزل ایشان گرد خورشید وجودش جمع می شدند و از سخنان سراسر نور ایشان که برگرفته از قرآن و احادیث بود، بهره ها می بردند.
استاد تهرانی علم را از سرچشمه زلال ولایت نوشیده است.
خانه اش پناه گاه مومنان و توبه کنندگان بود.
بسیاری به دعای ایشان شفا یافتند.
بسیار پیش آمده بود که با یک غذای اندک جمعیت بسیاری را به اراده خداوند طعام داده اند.
بسیار پیش آمده بود که سوالات شاگردان را بدون پرسش، پاسخ گفته اند.
حضرت استاد شیخ علی اکبر تهرانی بعد از 40 سال مجاهدت در راه خدا و برگزاری جلسات درس اخلاق و قرآن، در ظهر روز چهارشنبه، 14 ام آبان ماه 1399 چشم از جهان فروبستند، و در روز پنج شنبه 15 ام آبان ماه 1399 پیکر مطهر ایشان در قطعه 10 ام  بهشت زهرا سلام الله علیها به خاک سپرده شد.

پیمایش به بالا